کسری

پسر گلم

کسری

پسر گلم

گیتار

پری ناز کوچولو  رفتی خونم شده ویرون  دلم از بی کسی خونه  نمی تونه که بخونه

حرفای نگفته مونده  ولی دل باید بدونه  اون که رفته دیگه رفته  نمی خوام دیگه بمونه

  • نمی خوام که باز بیایی  این چشات و من ببینم  خاطرات باز جون بگیرن  باز دوباره من بمیرم

نمی خوام که باز بیایی  توی تاریکیم بسوزی  اخه حیفه عزیزم که تو با من با من بمونی

عزیزم سرت سلامت  هر جا رفتی هر جا هستی  برو که دنیا دو روزه  قلب تو هیچ وقت نسوزه

نازنین این و نخوندم  که تو رو گریون ببینم  الهی برات بمیرم  اشکت و هیچ وقت نبینم

عزیزم این و می خونم  که دلم اروم بگیره  اخه طفلکی می سوزه  طفلکی بی تو می سوزه

پری ناز کوچولو  نگو قسمتم همین بود  نگو سرنوشت نوشته  سهم من از تو همین بود

عزیزم غمت نباشه  برو که رو به گور  برو ما تنها می شینیم  واسه عشقت می میرم

                                                                               

عشق و ازدواج

شاگردی از استادش پرسید:عشق چیست؟

استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.

استاد پرسید: چه اوردی؟

شاگرد با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو می رفتم خوشه های پر پشتر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشترین تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت:عشق یعنی همین.

شاگرد پرسید:پس ازدواج چیست؟

استاد به سخن امد که: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی.

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید که شاگرد را چه شد و

او در جواب گفت:به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم ترسیدم که اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم.

استاد باز گفت :ازدواج هم یعنی همین!

وقتی مردان می گوبند... یعنی:؟

این یک کار مردونه است.

یعنی تو این کار هیچ منطقی درست نیست و تو هم سعی نکن دلیلی برایش پیدا کنی

می خواهی تو درست کردن شام کمکت کنم؟

یعنی: پس چی شد این شام؟چرا رو میز اماده نیست.

چه فکر خوبی!

یعنی:این کار شدنی نیست و من کل روز رو برات کرکری می خونم وحالت رو می گیرم.

بله عزیزم یا حتما حتما!!

یعنی:این یکی اصلا معنی نداره و چون هیجان زده شدم از دهنم پریده

زنم منو درک نمی کنه!

یعنی :همه قصه ها و خاطره های منو شنیده و دیگه خسته شده

ماجرایش طولانیه و سر فرصت برایت تعریف می کنم

یعنی: اصلا خودم هم نفهمیدم چی شد

من اخیرا خیلی ورزش می کنم

یعنی: باتری از راه دور تلویزیون تمام شده

دست پخت تو مثل مادر مرحومم می مونه

یعنی:تو هم که غذا رو می سوزونی

چه جالب!

 یعنی: اخ که چه قدر حرف می زنی

دلم برات تنگ شده!

یعنی:نمی تونم جورابامو پیدا کنم. بچه ها گشنشونه و....

ما تو کار خونه مشارکت می کنیم!!

یعنی:من ریخت و پاش می کنم او جمع وجور می کند

منظورت چیه؟ تو که لباس داری؟

یعنی:یادت رفته چهار سال پیش برای خودت لباس خریدی

اینا مطالبی بود راجع به طرز رفتار اقایان بره این که رفتارای اقایان بره خانومها سو تفاهم نشه گفتم که یه وقت سوتفاهم پیش نیاد که اقایون خیلی دوستشون دارن (این شوخی بود)

 

 

امار طلاق

آمارها چه می گویند ؟
بر اساس آمار در سال 1365 در برابر هر 340 هزار و 342 ازدواج 35 هزار و 211 طلاق در کشور ثبت شده است . این آمار در سال 1375 به 479 هزار و 263 ازدواج در برابر 37 هزار و 817 طلاق و در سال 1381 به 650 هزار و 960 ازدواج در برابر67 هزار و 256 طلاق می رسد. اگر چه آمارهای مربوط به طلاق به دلایلی چون عدم ثبت در دفاتر، جاری کردن صیغه شرقی طلاق بدون محضری کردن آن و ... چندان قابل استناد نیستند ، ولی بررسی همین آمار و محاسبه شاخص هایی چون نسبت طلاق به ازدواج و یا نسبت طلاق به کل جمعیت نشان دهنده آن است که این آمار طی سال های 1365 تا 1381 نشان می دهد که افزایش آمار طلاق طی سال های مختلف با نوساناتی
" متاسفانه آمار نشان می دهد که آمار طلاق طی سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است ، به طوری که منابع رسمی اعلام می کنند که حدود یک پنجم ( 25 درصد) ازدواج های تهرانی ها به طلاق منجر می شود در حالی که این آمار در شهرستان ها 1/14 درصد است ... "
روبه رو بوده است . بررسی رقم مطلق طی سال های مورد بررسی است اما محاسبه شاخص های آماری نشان می دهد در سال 1365 شاخص طلاق با افزایش روبه روست سپس طی سال های 1370 تا 1377 به تدریج کاهش می یابد و از سال 1379 تا 1381 این آمار مجددا افزایش می دهد .
مقایسه آمار طلاق در تهران و شهرستان ها
متاسفانه آمار نشان می دهد که آمار طلاق طی سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است ، به طوری که منابع رسمی اعلام می کنند که حدود یک پنجم ( 25 درصد) ازدواج های تهرانی ها به طلاق منجر می شود در حالی که این آمار در شهرستان ها 1/14 درصد است .


 

امار طلاق

در این قسمت می خوام مبحث متفاوتی رو براتون بگم شاید از نظرتون قسمتهای این وبلاگ چه ربطی دارند ولی من یه ربط براش دارم این تمام موضوعات انتخابی یه جورایی موضوعاتیند که خودم اونا رو دوست دارم(یعنی دوست دارم راجع به اونا بدونم)

زن در اینه

ارسطو:برنده ترین سلاح یک زن تقوا و نجابت اوست

مارسل اشار:زن ها علاقه زیادی به ریاضیات دارند زیرا انها سن خود را تقسیم بر دو قیمت لباس هایشان را ضربدر دو وحقوق شوهرانشان را ضربدر سه می کنند

لائوس:اتش از نزدیک می سوزاند ولی یک زن زیبا می تواند از دور هم بسوزاند

دومون لوزیه:بهترین نگهبان سعادت در یک خانواده عشق زن و شوهر به یکدیگر است

کنفوسیوس:زن زیباترین و گرامی ترین موجودات است

 

ادامه زن در اینه

ویل دورانت:شدت و هیجان عشق در زن کمتر از مرد است ولی پهنای میدان ان بیشتر است و همه گوشه ها و زوایای زندگی او را می گیرد

بانوالیوت:فقط زن ها معنای تبسم را می دانند

برناردشاو:ان چه زن را امیدوار می سازد استقامت مرد است

هرودو: هر مردی که از زن خود ناراضی است علت را در خود جستجو کند

ادیسون:اشک زن قوی ترین نیرویی است که از اب به دست می اید

نیچه:زن برای فرمان دادن و مرد برای اطاعت کردن خلق شده اند

ولتر:زن شلاقی است که سرکش ترین مردان را هم رام میکند

ژان ژاک رو سو:زن عاشق عشق است نه عاشق مرد

ناپلئون:زنان مرد صفت را دوست ندارم و نیز از مردان زن صفت بیزارم هر کس در دنیا باید نقش خود را بازی کند

ادیسون:زنان اختراع مهمی نکردند ولی مخترئین بزرگی را پرورش دادند

امرسون:شخصیت زن مهمتر از زیبایی ودانش مرد مهمتر از ثروت اوست

دشتی:زن شکوفه ایست که هنگام غنچه بودن دوست داشتنی و در موقع گل کردن عشق ورزیدنی و در وقت پژمردن پرستیدنی است

ساموئل اسمایلز:برای زن خوب افکار بلند و اندیشه باز بهتر از لباسهای زیباست

ویکتور هوگو:مرد برای اسایش خود نیازمند زن است و کامل شدن زن و مرد بی پشتیبانی یکدیگر ممکن نیست

اگوست کنت:شرم برای زن زیبایست و برای مرد فضیلت است

روسو:اگر مردی را شناختی فردی را شناختی و اگر با زنی اشنا شدی خانواده ای را شناختی

 

زن در اینه

در این قسمت میخوام براتون از ضرب المثل هایی که راجع به خانمها میگن بنویسم امیدوارم که خوشتون بیاد

الیزابت ویلارو:بزرگترین اکتشافات این قرن کشف زن است

ویل دورانت:زنان در طی ۵۰ سال ثابت کردند که اختلافات ذهنی در زن و مرد بیشتر از همه وابسته به محیط و مشاغل است نه به فرقهای طبیعی و ثابت